حقوق والدین
موضوع:حقوق والدین
سخنران: حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد
در مسیر سلوکی که انشاءالله قصد داریم داشته باشیم ، یکی از مسائلی که بسیار مهمه ، توبه است ، همون طور که قبلاً خدمتتون عرض کردم حضرت آدم (ع) توبه شون با ده روز عبادت تکمیل شد . اگه بخوایم مراحل توبه رو طی کنیم ، در این مسیر ، موانعی وجود داره که باعث می شه توبه تکمیل نشه . مسائلی که در این مسیر خیلی مهمه بحث حقوق والدینه . امشب ، شب سوم محرمه ، شب دختر کوچولوی امام حسین(ع) . انشاءالله قصد داریم در این شب ، بحث حقوق والدین رو مطرح کنیم .
یه حدیث قدسی و بسیار بسیار تکاندهنده هست که خداوند تبارک و تعالی خطاب به پیغمبر اکرم (ص) می فرماید :
“ ای پیغمبر من ! از قول منِه خدا ، به افراد مومن و مؤمنه ( کسی که ایمان آورده ) و کسانی که دوستدار پدر و مادر هستند ، یعنی کسی که به پدر و مادرش محبت می کنه و پدر و مادر هم ازش راضی هستن ) بگو هر کاری که دوست داری انجام بده ، بالاخره من این توفیق رو بهت می دم که لیاقت پیدا کنی و تو رو بیامرزم . ”
یعنی آدم گبر ، یهودی ، منافق ، ضد انقلاب و هر آدمی که شما برای خودتون فرض کنید با این تبصره که نسبت به پدر و مادرش احترام داشته باشه و پدر و مادر ازش راضی باشن ، خداوند بالاخره در آینده می آمرزدش . و بعد در ادامه همین حدیث خداوند می فرماید : “ اما قل لعاق الوالدین انی لا یغفرک . . . ” اما به کسی که عاق والدین هست ، ( کسی که پدر و مادر ازش ناراضی هستن ، خداوند با همون خطاب می فرماید : به اینها هم بگو ) هر کاری می خوای انجام بده ! ( جبهه برو ، نماز شب بخون ، نماز جمعه ات ترک نشه ، نماز جماعتت ترک نشه ، جلسات هیاتت ترک نشه ، این قدر سینه بزن تا سینه ات کبود بشه ، این قدر گریه کن تا چشمات خشک بشه ، اما چی ؟! ) “ انی لا یغفرلک ” تو یکی رو نمی آمرزم !
خدایا ! داری با بنده هات لج می کنی ؟! می فرماید : مگه من از پدر و مادر رحیم تر و مهربان تر خلق کردم که شما با اینها هم نمی تونید رابطه خوب برقرار کنید ؟! کسی که حق پدر و مادر رو رعایت نمی کنه چه توقعی داره که من ببخشمش !؟ من خدا یقیناً چنین بنده ای رو نمی بخشم . این خیلی حرف مهمیه .
شماهایی که صبح تا شب برنامه تون اینه : اهل نماز جماعت هستید ، اهل مناجات ، اهل گریه و سینه و سحرخیزی و . . . دقت کنید ! اینها همه خوبه ، اما باید بدونید که تکلیف شما در رابطه با پدر و مادر چیه ؟ چه مسائلی رو باید رعایت
کنید ؟ از چه مسائلی باید پرهیز کنید ؟ و . . .
من اول آیه شریفه قرآن رو می خونم ، و بعد تفسیری که علامه طباطبایی (ره) در المیزان از این آیه دارن . و بعد می ریم سراغ کتاب بسیار گرانقدر و ارزشمند و محبوب صحیفه سجادیه ببینیم امام سجاد (ع) در مناجاتی که در رابطه با والدین دارن تحت عنوان “ فی طلب دعاء والدین ” برای والدین شون چه دعایی می کنن؟چه جوری با خدا صحبت می کنن ؟
می خوایم بدونیم از امشب باید چکار کنیم ؟ امشب اگر می خوای برای رقیه (س) سینه بزنی باید اول بدونی که با پدر و مادرت چطور رفتار کنی؟
خداوند تبارک و تعالی در آیه شریفه قرآن نسبت به پدر و مادر سفارشی می کنند . ( معنای تحت اللفظی یه تکه از آیه که ما می خوایم ازش استفاده کنیم اینه ) نسبت به پدر و مادر این گونه باش ، “ به پدر و مادرت اُف نگو ! ” این یه معناست . اما علامه طباطبایی در تفسیر این آیه که به پدر و مادر اُف نگو ، می فرمایند : یعنی اینکه اگه پدر و مادر به حق یا ناحق تو رو اذیت کردن و یا کتک زدند ( که این کتک مال سن های پائینه ، برای بزرگترها معمولاً اذیت و آزار هست ، زخم زبونه) بهشون اُف نگو ، حالا به اصطلاح امروز ، یعنی صدات رو بلند نکن و حتی آخ هم نگو . پدر و مادر پیر می شن ، توقع شون نسبت به بچه ها زیاد می شه ، باید بچه ها این رو درک کنن ، می گه : اگه بگی آخ ، مادره ، پیره ، دلش می شکنه ، ناراحت می شه . خیلی از علما این آیه رو اینطوری تفسیر کردن . من تفسیر نمونه رو هم نگاه کردم همین جوری بود . جامعه التفاسیر رو هم نگاه کردم دیدم نظر خیلی از علماء همینه . خیلی حرف بالاییه . خیلی !
آقا اگر پدر و مادر تو رو اذیت کردن ، با این که از این اذیت ، آزرده و ناراحت شدی ، حق نداری صدات رو بلند کنی و
بگی : “ آخ ! چه کار می کنی ؟ اذیت کردی ، ناراحتم کردی ؟ این چه بلاییه سرم در می یاری ؟ تو چه پدری هستی ؟ تو چه مادری هستی و . . . ”حق نداری این رو بگی . ببینید آیه قرآن تا این حد داره رعایت میکنه .
می گه : آقا ! یعنی زیر بار زور بریم ؟! بله! پس چی ؟! آقا ! مگه نگفتند که در دین اسلام زور نداریم ؟! درسته ولی نسبت به پدر و مادر این استثناء وجود داره ، پدر و مادر هر چی گفتند تا وقتی که تو رو به حرام وادار نکردند باید قبول کنی .
پدر می گه : “ من راضی نیستم بری نماز جماعت ” اگه بری نماز جماعتت باطله . ولو اینکه در دین و در فقه سفارش زیادی به نماز جماعت شده . حق نداری بری . از این بیشتر که زور نمی گن . می گه : من راضی نیستم بری نماز جماعت . این حرف زوره یا زور نیست ؟ خب زوره دیگه . اما باید دل پدرت رو به دست بیاری . تو حرف خدا رو گوش کن خدا خودش کارها رو مرتب می کنه . خدا خودش کارها رو ردیف می کنه .
می گه : آقا ! من پدرم عرق می خوره ، ضد انقلابه و . . . ببین عزیز من ! اولاً تند نرو ! ما توقع مون از پدر و مادرمون بالاست . سعی کنید توقع تون رو معمولی کنید . خودت رو که بیکار هستی و مسؤولیتی نداری با پدرت مقایسه نکن . تو بیکاری ، می تونی نماز شب بخونی ، اون زحمتکشه ، صبح می ره بیرون ، شب برمی گرده ، خُب خسته است ، شاید نتونه بلند بشه و نماز شب بخونه . حالا که نماز شب نمی خونه ، کافره ؟! نه ، کافر نیست . نماز شب نخونده . حالا تو دو روز رفتی مشهد ، یه حالی در تو به وجود اومده ، از زمین و زمان طلبکار نشو !!
یکی از برادرها که الان هم اینجا نشسته ، برای من تعریف می کرد می گفت : پدر و مادرم نماز نمی خوندن . صبح ها که برای نماز بلند می شدم ، برای اینکه سر و صدایی ایجاد نشه و اذیت نشن ، تا اون جایی که می تونستم رعایت می کردم . اونهام که دیدن من از وقتی نماز خون شدم ، رفتارم عوض شده ، بعد از مدتی نماز خون شدن . شما فکر می کنید فقط با داد و فریاد و قهر کردن می شه پدر و مادر رو راضی کرد ؟ من در بحث امر به معروف و نهی از منکر گفتم ، پدر و مادر شما ، همین که احساس کنن این مسجدی که می ری ، این کانونی که می ری ، این سینه ای که می زنی و این دیانتی که داری شما رو لطیف تر کرده ، و نسبت به پدر و مادر مهربانتر شدی ، تشویق می شن . هر پدر و مادری باشه ، نظرش برمی گرده ، آخه آدم عقل داره ، می بینه از وقتی که بچه اش به فلان هیأت ، فلان کانون ، فلان بسیج ، فلان مسجد رفته سلامش با پدرو مادر گرم تر شده ، بهتر حرف گوش می کنه . خب جلوگیری نمی کنه . من کسانی رو سراغ دارم که بچه شون رو
می یارن و به دست ما می دن ، می گن : آقا ! ما که آدم نشدیم ، اینو ببرید یه چیزی بشه . پدر و مادرها دوست دارند بچه هاشون خوب باشن . اما وقتی ببینه ، این جوری نیست ، و بچه از وقتی که وارد این محیط می شه ، یا رفتارش تغییری نکرده و یا حتی بدتر شده ، خُب شک می کنه ، می گه : آقا ! شما چه جوری دارین نیرو بار می یارین ؟!
اومد خدمت پیغمبر(ص) عرض کرد : من مادرم کلیمی ( یا مسیحی ) هست ، چه کار کنم ؟ فرمود : احترامت رو به مادرت بیشتر کن . عرض کرد : آقا ! کلیمیه ، شما رو قبول نداره ! فرمود : من به شما می گم : بیشتر احترامش کن .
احترامش رو به مادرش خیلی بیشتر کرد . لحظات آخر مرگ مادر بود . گفت : فرزندم ! من همیشه از تو راضی بودم ولی این اواخر خیلی بیشتر راضی شدم . خیلی خوب شده بودی . گفت : مادر ! من مسلمون شدم . گفت : عجب دین خوبی !! این دین رو به من هم عرضه کن . مادر هم مسلمون شد و از دنیا رفت ! پیغمبر (ص) فرمودند : این مادر به بهشت رفت . احترام به پدر و مادر اهمیت خیلی زیادی داره .
اما صحیفه سجادیه : امام سجاد (ع) در مناجاتی که با خدا دارن به خداوند چنین عرض می کنن : خدایا ! یه کاری کن من از پدر و مادرم طوری بترسم که انگار یه سلطان قوی و مقتدر و ظالم داره به من دستور می ده .
وقتی چنین سلطانی بالای سرت هست و داره به تو دستور می ده جرأت داری بگی نه ؟! این درخواست آقا امام سجاد (ع) هست . می گه : کاری کن که من اینقدر از پدر و مادرم بترسم و فرمانبردار باشم .
می گه : آقا ! ما با پدرمون خودمونی هستیم ! غلط کردی خودمونی هستی ! ما چه حقی داریم که به بابامون بگیم :
“ تو ” ؟! می گه : بابا ! تو نمی یای ؟! من بعضاً این قدر ناراحت می شم . یعنی چی آقا ؟! حق نداری با بابات این طور صحبت کنی ، حق نداری با مادرت ضمیر مفرد صحبت کنی . بگو : شما بفرمایید !
مرحوم حضرت امام (ره) نسبت به پدر و مادر که بماند ، نسبت به حضرت آیت الله پسندیده که برادر بزرگشون بودن ، چقدر احترام می گذاشتن .
امام (ره) رهبر انقلاب بودن ، با این همه تقوا ، این همه علم ، یقیناً علم حضرت امام (ره) بیشتر از آیت الله پسندیده بود امام (ره) مرجع تقلید بودن ، این همه اعتبار داشتن ، اما وقتی که با حضرت آقای پسندیده به جایی می رفتن ، امام (ره) پشت سر ایشون راه می رفتن ! تازه ایشون برادر بزرگشون بودن .
رعایت کنید . بعد نیاید نامه بنویسید که : آقا ! من اومدم ، گریه کردم ، اما حاجتم روا نشد . آقا ! خدا روش رو از من برگردونده ! آقا ! شب قدر خلاص داشتم ، فایده نداشت . آقا ! این قدر سینه زدیم ، کجا رو گرفتیم ؟!
هیچ جا رو نگرفتی چون پدرو مادرت رو نداری ! مرحوم سید عبدالله شرح و تفسیری بر دعای کمیل دارن ، اولین موردی که در تفسیر دعای : “ اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا ” بیان می کنن ، می گن : منظور عاق والدین هست . اگر پدر و مادر راضی نباشن دعا حبس می شه . اصلاً دعا بالا نمی ره ، حاجت روا نمی شه .
یعنی چی ؟! همون قدری که ( حالا نمی گم سلطان جائر )به من ، مدیر مدرسه ، استاد دانشگاه و همون قدری که به یه مسؤول درجه سه این مملکت ، احترام می ذاری ، چندین برابر باید نسبت به پدر و مادر خودت احترام بذاری .
می بینی طرف جلو ما که می یاد دست به سینه ، مرتب ، مؤدب ، تمیز ، خوش بیان ، آرام ، خیلی با حال ! اما جلوی پدر و مادرش که می ره کاملاً برعکس !
حالا صدات کلفت شده ، فکر کردی خبریه !؟ وقتی که اراده دستشویی رفتن خودت رو نداشتی ، این مادرت بود که هر شب برای تو اون همه زحمت می کشید . بدترین چیز برای پدر و مادر اینه که ببینه هستیش رو برای بچه اش گذاشته ، بچه بزرگ کرده ، حالا سبیلش در اومده ، جلوش ایستاده !!
بعضی از ماها اصلاً خجالت نمی کشیم ! این برادرها و خواهرهایی که توی خوابگاه دانشگاه ها هستن ، هفته به هفته با پدر و مادرشون تماس تلفنی دارن یا نه دلشون به همین رفیقاشون خوشه ؟! فکر نمی کنی مادرت ، پدرت هر یه لقمه غذایی که می خوره ، تو دلش می گه : کاش الان بچه ام اینجا بود ؟! اینجا دلت خوشه که بازارت گرمه ؟ پدر و مادر رو رها
کردی ؟! قدرشون رو نمی دونیم . خدا رو شاهد می گیرم ماها نمی تونیم قدر اینها رو بفهمیم . کوچکترین لذتی که
می خوان ببرن ، یاد بچه شون هستن . می گن : کاش بچه ام اینجا بود !
بچه رفته آمریکا ، زنگ می زنن بهش ، می گن : آقا ! بابات مرده ، نمی یای ؟ بی معرفت می گه : نه ، کار دارم ! بعد زنگ می زنه می گه : برای بابام یه دقیقه سکوت کردم !!
خدا رو شاهد می گیرم چنین فرزندی در دنیا و آخرت خیر نمی بینه . می فرماید : به مانند مادری مهربان ، با آنها ( پدر و مادر ) نیکی کنید . تر و خشک شون کن . مواظب باش ! چشمت به دهن مادر و پدرت باشه ، ببین چی می گن ؟ چی می خوان ؟ استاد ساحلی از یکی اساتید بزرگ مشهد هستن ، ( یه روحانی جلیل القدر و بسیار نورانی ) ایشون می فرمودن : بارها می دیدم که بابام به من می فرمودن : “ بابا ! یه لیوان آب بده ! ” می گفت : من می یومدم آب رو به بابام می دادم ، اما با خودم می گفتم : بابای من خودش می تونه این لیوان آب رو برداره و بخوره ، چرا به من می گه ؟! یه روز نشستیم کنار هم ، به ایشون گفتم : بابا ! قضیه آب خواستن چیه ؟ (خوب دقت کنید ! ) شما این همه کار دارین ، هیچکدوم رو به من نمی گین ، این همه کار و مشکلات زندگی دارین ، این همه در وضعیت مالی تون مشکل دارین ، اصلاً به من چیزی نمی گین ، ولی هر چند وقت یه بار که من رو می بینین ، می گین : بابا ! یه لیوان به دست من بده ، این قضیه اش چیه ؟! پدرم فرمودن : من کارهای دیگه ای هم با شما دارم ، اما می دونم برات سخته ، دلم نمی یاد سختی ات بدم ، از طرفی بچه بزرگ کردم ، دوست دارم این آبی که می خوام بخورم از دست تو بخورم ! دوست دارم بچه ام یه لیوان آب بهم بده . ببینید ! چقدر توقعات پدر و مادرها پایینه ؟! آخه این درسته همه زندگی شون رو برای ما بذارن ، بعد ما چهار تا رفیق که دورمون رو گرفت ، فراموش شون کنیم ؟! ازدواج که کردیم ، با زن و بچه بریم ، اصلاً پشت سرمون رو هم نگاه نکنیم ؟! خب این تو دلش چی می گه ؟! مگه به ما علاقه نداره ؟ مگه دوست نداره ما رو ببینه ؟ مگه این دوست نداره با ما ارتباط داشته باشه ؟ این دل شکستن رو کدوم دعا می خواد جبران کنه ؟ اصلاً حواسمون هست داریم چکار می کنیم ؟ یه نون می خواد برای مادرش بخره ، صد تا غرولند می کنه : خسته شدم ! سخت بود ، فلان بود !!
امام سجاد (ع) می فرماید : خدایا ! کاری کن نیکی های اون ها اگر چه کم باشه من اونها رو زیاد ببینم ( که کم هم نیست متاًسفانه زیاده اما داریم کم می بینیم ) و بدی های اونها اگه داشته باشند و زیاد باشه ، من کم ببینم . حالا اینجا دعا چی می گه ؟ آقا ! امام سجاد (ع) داره می گه ! اگه این طوره پاشیم بریم یه دین دیگه انتخاب کنیم ، بی خود هم شیعه رو بدنام نکنیم !
برید یه دین دیگه انتخاب کنید . بگید : آقا ! من گبرم ، همینه که هست ! تموم شد و رفت ! بی خود امام حسین(ع)رو بد نام نکنید . خدا رو شاهد می گیرم روز قیامت یقه تون رو می گیرن که چرا امام حسین(ع)رو بد نام کردید ؟! سینه زن امام حسین(ع)با پدر و مادرش این جور رفتار نمی کنه !
امام سجاد (ع) می فرماید : خدایا ! اگه پدر و مادرم به من ظلم کردند ( ظلم یعنی چی؟یعنی یه کار بدی رو در حق ما انجام دادن ، حق ما هم نبوده ) یا به حقوق من تعدی و تجاوز کردند ، به صورتیکه از حقوق من کاسته شد ، و یا در بدی به من اسراف و زیاده روی کردند طوری که کاسه صبرم لبریز شد ، و یا حق مرا ضایع کردند و یا واجباتی که باید درحق من ادا می کردند ، ادا نکردند ( بر پدر واجبه که به بچه اش نون بده ، ممکنه این حق رو ادا نکرده باشه ، حضرت سجاد (ع) می گن : اگه پدر و مادری به این حد با من بدی کردن ) کاری کن که من اینها رو سریع ببخشم ، به روشون هم نیارم و به مهربونی تو حواله کنم ، بگم خدایا ! اینها در حق من ظلم کردند اما من اینها رو می بخشم ، چون پدر و مادر من هستن من از اینها راضی می شم ، چون اینها برای من زحمت کشیدند !
آقا ! خدا جبران می کنه . خدا رو قبول نداری ؟! امام سجاد (ع) داره می گه : اگه پدر و مادر بهت ظلم کردند ، 1 ـ اگه تحمل کنی و از رأفت و مهربانی نسبت به پدر و مادر کم نکنی ، 2ـ براشون طلب استغفار می کنی . 3ـ من امام سجاد
می گم : خدا جبران می کنه .
نسبت به پدر و مادر این طور باش . حالا اگر احیاناً این جوری بودیم ، به قول معروف : زندگی شیرین می شود . یکی از علمای متعهد می گفت : یه دکتر اصفهانی ، ساکن مشهد بود ، یه روز اومد پیش من و گفت : آقا ! این گره ها تو کار منه . دقت کردم دیدم زندگیش پر از مشکلات عجیبه ، بهش گفتم : من یه سؤالی دارم ، گفت : بفرمائید ! گفتم : آقا ! شما با پدر و مادرت رابطه ات چه طوریه ؟! گفت : والله ، پدرم که فوت شده ، مادرم زنده است ، من اینجا دکترم ، جراح فلان بیمارستان هستم ، نمی رسم که زیاد بهش سر بزنم ، هر چند وقت یه بار تلفنی تماس می گیرم . گفتم : مادرت از تو راضیه ؟ گفت : راضیه ولی به هر حال به خاطر اینکه کم به دیدنش می رم ، یه خورده دلخوره . گفتم : من یه چیزی بهت می گم ، یه نصیحت بهت می کنم ، اگر این توصیه رو عمل کردی و این گره کوری که توی کارت هست باز نشد ، بیا به من بگو من عبا و عمامه ام رو می زارم کنار ، دیگه هم منبر نمی رم ! اگر هم باز شد ، باز هم بیا به من بگو تا من به مردم بگم ! گفت : چکار کنم ؟! گفتم : همین امروز پا می شی می ری اصفهان ، دست مادرت رو می بوسی ، بعد هم پاهای مادرت رو می بوسی ، این قدر نسبت به ایشون محبت و رافت به خرج می دی تا بگه آقا ! من ازت راضیه ، راضیه ، راضی ام !! وقتی احساس کردی قلبش واقعاً نسبت به تو لطیف شده ، بگو : مادر من یه گره کوری توی کارم دارم ، تو برام دعا کن .
می گفت : این آقای دکتر ، یه نگاهی به من کرد و گفت : آقا ! شما چی می گید ؟! گفتم : شما برو امتحان کن . رفت ، بعد از یه مدتی اومد پیش من ، گفت : آقا ! این کار رو کردم ، گره کورم باز شد !
این قدر به من و امثال من و حسن و حسین و تقی و . . . التماس دعا نگید . التماس دعا به هم دیگه گفتن خوبه ، اما دعای اصلی که بخواد گره کورت رو باز کنه ، دست مادر و پدرته ، اونها باید دعا کنن . دعای اونها رد خور نداره ! حالا اگه خدای نکرده پدر و مادر از دنیا رفتن بر طبق روایت ، دست اونها باز تره اگر براشون خیرات و حسنات بفرستی و طلب مغفرت کنی ، اونها هم اونجا برات دعا می کنن و دعای اونها گیراتره .
این روایت برای اونهایی هست که پدر و مادرشون از دنیا رفتن و توی کارشون گیر افتاده :
روایت می فرماید : شب جمعه که می شه اگه پدر و مادری از دنیا رفته باشن ، روحشون می یاد در خونه فرزند می چرخه ، به دختر و پسرشون نگاه می کنن ، می بینن با زن و بچه نشستن و دلشون خوشه ، نگاه می کنن می بینن اینها دارن غذا می خورن ، تلویزیون نگاه می کنن ، تخمه می شکنن ، حرف می زنن ، به دید و بازدید فامیل می رن ، اصلاً به یاد پدر و مادر هم نیستن ، با خودشون می گن : بچه مون حالا سرش شلوغه ، آخر شب یاد ما می کنه !
آخر شب می شه ، می بینه بچه خسته شد ، خمیازه کشید و به خواب رفت ، اصلاً یادی هم از پدر و مادر نکرد ! دوباره با خودشون می گن حالا نیمه شب بیدار می شه ، یه یادی از ما می کنه . می بینه بچه مثل مرده خوابیده ! نیمه شب چی؟ ! شب جمعه چیه ؟! اصلاً به فکر اونها نیست . شب جمعه رو تا صبح بچه می خوابه ، با خودشون می گن : انشاءالله قبل از نماز صبح بلند می شه و ما رو دعا می کنه و بچه این کار رو نمی کنه . کم کم موقع طلوع آفتاب می شه و اجازه اینها تموم می شه . به اینها می گن : برگردید ! روایت می فرماید : پدر و مادر می گن : پسرم ! دخترم ! هستیم رو به پات ریختم ، الان به سر و سامون رسیدی ، و من بدبخت اینجا گیر کردم ، شب جمعه یه دونه صلوات برای من نفرستادی ، انشاءالله خدا لعنتت کنه . انشاءالله خدا خیر و برکت رو از زندگیت بگیره !
روایت می گه : امیر مؤمنین (ع) اومد داخل بازار کوفه ، چهار پایه گذاشت ، داد زد : ای بازاری ها ! خانم ها ! آقایان ! روزها که به کار مشغولید ، ظهرها که غذا می خورید و شبها هم که می خوابید . پس کی به فکر شب اول قبرتون هستید ؟! کی فکر آخرتتون هستید ؟!
یه دفعه طرف بعد از مرگش ، روز قیامت متوجه می شه عاق والدینه ! تعجب می کنه : چرا ؟ می گن : چرا بعد از رحلت پدر و مادرت به فکرشون نبودی ؟ نفرینت می کنند می گن ان شاالله خیرو برکت رو خدا از زندگی ات بگیره . خیلی سخته آدم یه شب جمعه ( نه هر روز ) دوتا صلوات برای پدر و مادرش بفرسته ؟!
عادت کنید از همین الان توی دعای قنوت تون یه دعا ( برای پدر و مادر ) براتون ملکه باشه “ ربَّنَا اغْفِرلی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلمؤمنین وَ المؤمنات ” .
سریع خلاصه بحث رو می گم : سینه زدن ، گریه کردن ، نوحه خوندن ، بسیج ، انجمن ، نماز شب ، نماز وتیره ، نماز
غفیله ، و . . . همه اینها عالیه . اما خداوند تبارک وتعالی می فرماید : هر کاری می خوای بکن ، من نمی بخشمت چون تو پدر و مادرت رو دوست نداری . چون پدر و مادر ازت راضی نیستند و به گبر و یهودی و مسیحی می فرماید : هر کاری
می خوای بکن ، من بالاخره تو رو می آمرزم چون پدر و مادر از تو راضی هستن . والسلام